Where Are You?

ساخت وبلاگ

یه عالمه روز، با پذیرش اینکه دنیای ایده آل توی لحظه های خودت هست و آدم دنیای ایده آل و گمشده ی تو، توی همون دنیاست زندگی کردی. پذیرش اینکه رویاست و واقعی نیست... و با اون نگاهت به تعادل رسیدی. خودتی و خودتی... و زندگی قشنگت و دید قشنگت.

اما

یه روزی از روزای زندگی، با سحر و معجزه سر و کله ش پیدا می شه انگار!

و حالا

که دیگه رویا نیست! این رویا تبدیل به واقعیتی دست نیافتنی شده...

 

می بینی؟ دیگه رویاتو هم نداری :)

وقتی که نه هست و نه نیست، نه شبیه رویاست و نه واقعیت. یا شایدم شبیه هر دو باشه.

اما انگار اومده تا رویا هم نباشه...

نه می شه نباشه، نه می شه که باشه. و نمی دونی که چرا... چرا مثل همه ی با هم یکی شدنا نیست؟ از خودت بپرس! چی از تو مثل بقیه بوده که ترکیب رویا و بیداری تو؟

پیش می ری، پیش می ری... با این امیدی که ممکنه واقعی و دست یافتنی باشه.

واقعی شاید یعنی هم رویا و هم دنیا، دست یافتنی ای که هر لحظه تازه می شه و دوباره بازیافتنی می شه. شاید دنیای ایده آلِ با هم بودن این شکلیه.

اما الان نه رویاست و نه واقعیت و همزمان باهاش استیصال نبودنی که قلبتو توی هم می پیچه و وارونه می کنه و از تنگ بودن به در اومده و داره خفه می کنه انگار از این وارونگی قلب!

 

حالا هیچ چیز دیگه دست تو نیست.

توی دنیایی که فهم نفهمیدن هاست، که از نفهمیدن ها سرشار... جز انتخاب بین موندن و رفتن. ساختن یا سوختن... برگشتن به دنیای رویاها یا زندگی کردن یه رویا... نمی دونم.

نفهمیدن، هنوز هم سخت ترین اتفاق دنیاست... تا اینجا :)

Communication Models...
ما را در سایت Communication Models دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4mahsaae بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1398 ساعت: 22:52